Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (258 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
orifice meter
U
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
viscosimeter
U
وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
differential compression check
U
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
grey scale
U
سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
precision
U
اندازه گیری دقیق
to set measures to anything
U
برای چیزی اندازه یا حد معین کردن
typeface
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
point size
U
برای اندازه گیری نوع یا متن
chains
U
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain
U
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
densitometer
U
وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
gage
U
اندازه وسیله اندازه گیری
engineering units
U
واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
area
U
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
instrument for absolute measurement
U
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
capacitance bridge
U
نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
decibels
U
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
tape line
U
تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
decibel
U
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
component efficiency
U
میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
areas
U
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
theodolite
U
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
Dhrystone benchmark
U
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
hygrograph
U
دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
theodolites
U
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
lips
U
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
skiascope
U
اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
calliper
U
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
batcher
U
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
compensator
U
ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
batch
U
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
dipstick
U
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipsticks
U
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
caliper
U
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
batches
U
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
resolving power
U
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
U
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
z scale
U
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
gyro
U
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
barns
U
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn
U
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
module
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
doses
U
اندازه معین
dose
U
اندازه معین
dosing
U
اندازه معین
dosed
U
اندازه معین
penetrometer
U
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
nominal filter
U
صافی به اندازه عبور معین
ieee
U
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
commensurateness
U
اندازه گیری
measurment
U
اندازه گیری
measuring bridge
U
پل اندازه گیری
mensuration
U
اندازه گیری
measurer
U
اندازه گیری
measurements
U
اندازه گیری
module
U
اندازه گیری
dimension
U
اندازه گیری
dimensions
U
اندازه گیری
gaging
U
اندازه گیری
modules
U
اندازه گیری
measure
U
اندازه گیری
measurement
U
اندازه گیری
gauging
U
اندازه گیری
metering
U
اندازه گیری
method of measurment
U
متد اندازه گیری
sounds
U
اندازه گیری عمق اب
soundest
U
اندازه گیری عمق اب
mensurability
U
قابلیت اندازه گیری
to take measures
U
اندازه گیری کردن
measuring well
U
چاه اندازه گیری
measuring
U
درخور اندازه گیری
measuring voltage
U
ولتاژ اندازه گیری
units of measurment
U
واحدهای اندازه گیری
unit of measurement
U
واحد اندازه گیری
measuring sensitivity
U
حساسیت اندازه گیری
mental measurement
U
اندازه گیری روانی
sounded
U
اندازه گیری عمق اب
sound
U
اندازه گیری عمق اب
tapeline
U
مترمخصوص اندازه گیری
size stick
U
الت اندازه گیری پا
gad
U
اندازه گیری طول
metres
U
وسیله اندازه گیری
size stick
U
قالب اندازه گیری
measurable
U
قابل اندازه گیری
dial bench gage
U
میز اندازه گیری
batching plant
U
مرکز اندازه گیری
sounding
U
اندازه گیری عمق اب
depth measurement
U
اندازه گیری عمق
resizing
U
اندازه گیری مجدد
telemetering
U
اندازه گیری از دور
radar measurement
U
اندازه گیری رادار
impedance bridge
U
پل اندازه گیری مقاومت
correlation measurement
U
اندازه گیری همبستگی
tape measure
U
مترمخصوص اندازه گیری
tape measures
U
مترمخصوص اندازه گیری
method of measurment
U
طریقه اندازه گیری
metrology
U
علم اندازه گیری
telemetry
U
اندازه گیری ازدور
bathymetry
U
اندازه گیری خصوصیات اب
gage
U
میزان اندازه گیری
engineering measurement
U
اندازه گیری فنی
measure
U
اندازه گیری کردن
frequency measurement
U
اندازه گیری فرکانس
measurability
U
قابلیت اندازه گیری
instrument
U
الات اندازه گیری
measurement of demand
U
اندازه گیری تقاضا
measurement ofland
U
اندازه گیری زمین
maxwell bridge
U
پل اندازه گیری ماکسول
font metric
U
اندازه گیری فونت
final measurement
U
اندازه گیری نهایی
gauging section
U
برش اندازه گیری
metre
U
وسیله اندازه گیری
gauging sheet
U
ورق اندازه گیری
frequency measuring bridge
U
پل اندازه گیری فرکانس
chain crew
U
متصدیان اندازه گیری
forescale
U
اندازه گیری رنگ اب
instrument transformer
U
ترانسفورماتور اندازه گیری
commensurable
U
قابل اندازه گیری
measuring accuracy
U
دقت اندازه گیری
meters
U
وسیله اندازه گیری
measuring transformer
U
ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring instrument
U
دستگاه اندازه گیری
compensating error
U
خطای اندازه گیری
accuracy to gage
U
دقت اندازه گیری
measuring method
U
طریقه اندازه گیری
measuring relay
U
رله اندازه گیری
instrument autotransformer
U
ترانسفورماتور اندازه گیری
absolute measurement
U
اندازه گیری مطلق
measuring apparatus
U
دستگاه اندازه گیری
meter
U
وسیله اندازه گیری
measuring set
U
دستگاه اندازه گیری
measuring device
U
تجهیزات اندازه گیری
direct measurement
U
اندازه گیری مستقیم
ruler
U
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
rulers
U
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
angles
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it.
<proverb>
U
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
length measuring instrument
U
دستگاه اندازه گیری طول
acoumetry
U
اندازه گیری قدرت حس شنوایی
yard
U
واحد اندازه گیری = 3 فوت
electrostatic instrument
U
دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
metric system
U
دستگاه اندازه گیری متری
measurement uncertainty
U
خطای اندازه گیری
[ریاضی]
gas meter
U
دستگاه اندازه گیری گاز
characteristic
U
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
scantling
U
میله اندازه گیری ذرع
entropy
U
واحد اندازه گیری ترمودینامیک
sensitometry
U
اندازه گیری حساسیت چشم
watts
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته
petrol gage
U
دستگاه اندازه گیری بنزین
SE
U
خطای معیار اندازه گیری
times
U
اندازه گیری زمان یک عملیات
timed
U
اندازه گیری زمان یک عملیات
time
U
اندازه گیری زمان یک عملیات
extensometer
U
دستگاه اندازه گیری انبساط
indefinite
U
غیرقابل اندازه گیری نامعین
allometry
U
اندازه گیری رشد موجودات
coupling measuring set
U
دستگاه اندازه گیری اتصالی
fluorometer
U
دستگاه اندازه گیری فلورسانس
watt
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته
frequency meter
U
دستگاه اندازه گیری فرکانس
impedance meter
U
دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance measuring set
U
دستگاه اندازه گیری امپدانس
industrial instrument
U
دستگاه اندازه گیری صنعتی
yards
U
واحد اندازه گیری = 3 فوت
induction movement
U
دستگاه اندازه گیری القائی
induction instrument
U
دستگاه اندازه گیری القائی
cynometer
U
دستگاه اندازه گیری امواج
zoometry
U
اندازه گیری اندامهای جانوران
micrometry
U
اندازه گیری با ذره سنج
stereometric
U
بسهولت قابل اندازه گیری
instrument board
U
تابلوی وسائل اندازه گیری
instrument direction
U
سمت اندازه گیری شده
standard error of measurement
U
خطای معیار اندازه گیری
highfrequency measuring bridge
U
پل اندازه گیری فرکانس بالا
high tension measurement bridge
U
پل اندازه گیری فشار قوی
metric system of measurement
U
سیستم اندازه گیری متریک
characteristically
U
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
maxwell wien bridge
U
پل اندازه گیری ماکسول-وین
meter rectifier
U
یکسوساز دستگاه اندازه گیری
instrumental error
U
خطای دستگاه اندازه گیری
calorimeter
U
دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
telemetry
U
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
bathymetry
U
اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
disruptive voltage measuring apparatus
U
دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
gravimetry
U
اندازه گیری وزن یا غلظت
utile
U
واحد اندازه گیری مطلوبیت
measuring transformer meter
U
کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
water staff gauge
U
اشل اندازه گیری عمق اب
Recent search history
Forum search
2
New Format
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
Potential
1
معنی لغت overfit
1
دقیق ترین معادل business در فارسی چه است؟
1
deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1
incentive
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com